این قطعه سالها پیش به همسرم زهره که بیش از چهل سال با منست تقدیم شد
خانه شادان ! که من در این خانه
عطر گیسوی تو همی بویم
خانه شادان ! که در پس این در
رازخوشبختی ام نمی جویم
ای نگار، ای یگانه یار عزیز!
دلپسند و نگین این خانه
خانه ام بی تو جای ماندن نیست
با تو ماند به قصر شاهانه
جلوه و رنگ و بوی جاویدان
می تراود ز هر در و دیوار
بی تو من هیچ و با توام همه چیز
پرکشم سوی تو پرستو وار
خانه از عطر بود تو مست است
گوشه گوشه شمیم خوشبختی است
هر طرف در نگاه من اینک
یادگاری ز شور و سرمستی است.
خانه بی تو ملال هستی سوز
خانه با تو سرور مستی زاست
خانه بی تو چو روح سرگردان
خانه با تو چو جوشش دریاست
خانه بی تو چو کلبه ای تاریک
خانه با تو چو قصر نور افشان
دل من در هوای ماندن تو
ذره ذره غرور و فخر و نشان
تو بمان و فخر به عالم کن
بانوی سربلند این خانه!
من به دام تو مانده ام اینجا
بی تو بگریزمی ز کاشانه